مسافرت تابستانی
یه چند وقتی بود که می خواستیم به مسافرت بریم اخه داداش مهدی داره به دبیرستان میره و یه کمی کارش زیاد میشه به خاطر همین روز سه شنبه بود که تصمیم گرفتیم به شمال و شهر بابلسر بریم توی راه هر موقع به ماه تیسا میگفتیم که میخواهیم بریم شمال و دریا نمی دونست دریا چی هست و فکر می کرد دریا یه چیزی مثل استخر هست.
از اول که رسیدیم ماه تیسا با محمد امین و عرفان کلی بازی کرد. از آب بازی توی دریا گرفته تا شن بازی و... خلاصه از همه بیشتر به ماهتیسا کوچولو خوش گذشت و روز جمعه بعد از ظهر بود که به تهران رسیدیم
این قلعه رو ماه تیسا کوچولو با بابایی درست کردند
ماه تیسا با محمد امین و عرفان کلی شن بازی کردند
ماه تیسا کوچولو با خاله اتنا و زندایی شیوا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی